عرضه ولایت امیر المومنین علیه السلام در عالم اظله



عرضه ولایت امیر المومنین علیه السلام در عالم اظله

امیر المومنین علیه السلام در فرازی از خطبه شریف البیان فرمودند:

أنا الذي أقامني اللّه في الأظلة و دعاهم إلى طاعتي، فلما ظهرت أنكروا، فقال اللّه سبحانه: «فَلَمَّا جاءَهُمْ ما عَرَفُوا كَفَرُوا بِهِ‌ [فَلَعْنَةُ اللَّهِ عَلَى الْكَافِرِينَ]».

«منم آن که خداوند در عالم اظله ولایتم را برپا داشت و مردم را به اطاعت من دعوت کرد، اما چون در دنیا ظهور کردم، ولایتم را انکار کردند؛ به این دلیل است که خداوند در قرآن (آیه ۸۹ سوره بقره) فرمود: آن گاه که نزدشان آمد، با وجود آنکه او را شناختند باز به او کافر شدند[، پس لعنت خدا بر کافران باد].»

مشارق انوار الیقین، تالیف حافظ رجب برسی، صفحه ۱۷۱، چاپ موسسه الاعلمی للمطبوعات



مشارق انوار الیقین، تالیف حافظ رجب برسی، ترجمه فارسی از عبد الله قربانپور دلاور، صفحه ۵۱۵-۵۱۶، چاپ انتشارات طوبای محبت



مشارق انوار الیقین، تالیف حافظ رجب برسی، ترجمه فارسی از برادران راشدی، صفحه ۵۴۹، چاپ انتشارات ذوی القربی



مشارق انوار الیقین، تالیف حافظ رجب برسی، ترجمه فارسی از سید محمد حسین حسینی، صفحه ۳۷۱، چاپ انتشارات آرایان



ولایت بهانه خلقت، تالیف حافظ رجب برسی، ترجمه فارسی از سید جلال الدین سیادتی، صفحه ۳۶۰، چاپ انتشارات شاهچراغ علیه السلام



موافقین ۰ مخالفین ۰

تفسیر و تاویل آیه پنجم و ششم سوره قصص



تفسیر و تاویل آیه پنجم و ششم سوره قصص

علی بن حسن زواره‌ای رضوان الله علیه عالم و مفسر بزرگ امامیه می‌نویسد:

و در طریق اهل البیت علیهم السلام روایت کنند که این آیه در شأن مهدی است - علیه السلام - چنانچه در کتب مذکور است که چون حضرت صاحب الزمان متولد شد، در همان دم، فرمودند که: «أَعُوذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّحِيمِ؛ وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِينَ». و تا آخر خواند و دوازده امام را به ترتیب نام برد و چون به خود رسید، اشارت به موعد خود فرمودند.

و دیگر، خدای تعالی او را و اصحاب وی را پس از آن که ضعیف شمرده باشند، منت نهد و متمکن سازد در تمام زمین _ چه مراد به زمین، جمله روی زمین است _ و او را امام و وارث گرداند. و این اولی است (بر تفاسیر غیرمعصوم)؛ زیرا که مراد به ارض، جنس است که لام تعریف دال است بر آن.

و دیگر آن که امام در حق او حقیقت است و در حق بنی اسرائیل مَجاز. و دیگر، وارث به او لایق است؛ چه خاتم ائمه معصومین علیهم السلام است؛ چنانچه آیه کریمه «وَلَقَدْ كَتَبْنَا في الزَّبُورِ» اشعار به این دارد.

و از امام زین العابدین علیه السلام روایت است که آن حضرت فرمودند که: «به آن خدایی که محمد صلی الله علیه و آله را به حق، به خلق فرستاد که ما اهل بیتیم به منزله موسای پیغمبر علیه السلام و شیعیان ما به منزله شیعیان ایشان و دشمنان ما به مثابه فرعون‌اند و پیروان دشمنان ما به جای اتباع فرعون. پس احوال ما مشابه احوال ایشان است؛ چنانچه ایشان از ضعف به قوت ترقی کردند و دشمنان نگونسار شدند، بعد از مدتی مدید از ما نیز این چنین خواهد شد که حضرت مهدی علیه السلام ظاهر شود و تسخیر تمام بلاد بکند و دشمنان آل محمد را ناچیز گرداند».

ترجمة الخواص، تالیف علی بن حسن زواره‌ای، جلد ۴، صفحه ۵۵-۵۶، چاپ انتشارات علمی و فرهنگی

موافقین ۰ مخالفین ۰

آیات رد انکار کنندگان رجعت

آیات رد انکار کنندگان رجعت

علی بن ابراهیم قمی رضوان الله علیه عالم و مفسر بزرگ شیعه می‌نویسد:

اما آیات رد انکار کنندگان رجعت مانند:

«ويوم نحشر من كلامة فوجا». ای رسول ما به یاد بیاور امت را در آن روزی که از هر قومی دسته‌ای را به سوی دنیا برگردانیم. (سوره نحل آیه ۶۳)

حماد روایت کرده که امام صادق علیه السلام فرمود: ای حماد مردم در معنای این آیه چه می‌گویند؟ عرض کردم: می‌گویند این آیه مربوط به قیامت است. فرمودند: چنین نیست که آن‌ها می‌گویند این آیه در اثبات رجعت می‌باشد آیا خداوند در روز قیامت یک طایفه از هر قوم و جماعتی را زنده نموده و باقی آن‌ها را رها می‌کند؟ و آیه‌ای که راجع به قیامت می‌باشد این است: «وحشرناهم فلم نغادر منهم احدا» و ما همه را در روز محشر از قبرها برانگیزیم و کسی را ترک ننموده و فرو نگذاریم. (سوره کهف، آیه ۴۵)

مانند: «وحرام على قرية اهلكناها انهم لا يرجعون» مردم هر دیاری را که ما هلاک نمودیم دیگر زندگانی بر آنها حرام است و هرگز به دنیا باز نخواهند گشت. (سوره انبیاء، آیه ۹۵)

امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند طایفه‌ای را که مستوجب عذاب شده و هلاک نموده در رجعت باز نمی‌گرداند فقط در قیامت زنده خواهند شد ولی در موقع رجعت مومنین خالص و کافرین خالص و کسانی که به عذاب الهی هلاک نشده‌اند باز خواهند گشت.

عبدالله بن مسکان روایت می‌کند که امام صادق علیه السلام در تفسير آيه «واذ اخذ الله ميثاق النبيين لما آتيتكم من كتاب وحكمة ثم جاءكم رسول مصدق لما معكم لتؤمنن به ولتنصرنه» (سوره آل عمران، آیه ۸۱: چون خداوند از پیغمبران پیمان تبلیغ گرفت در آن موقع که به شما کتاب و حکمت بخشید برای هدایت شما اهل کتاب رسولی از جانب خدا آمد که به راستی کتاب و شریعت شما گواهی می‌داد تا ایمان آورده و او را یاری کنید.) فرمود: خداوند از زمان آدم پیغمبری را مبعوث نکرده مگر آنکه به سوی دنیا برمی‌گرداند و امیر المومنین را یاری می‌نماید و مراد از «لتؤمنن به» یعنی به رسول اکرم صلی الله علیه و آله ايمان می‌آورند و مراد از «ولتنصرنه» یعنی امير المومنین را یاری می‌کنند.

و مانند این آیه زیاد است که خداوند وعده نصرت و رجعت ائمه علیهم السلام را داده و می‌فرماید: «وعد الله الذين آمنوا منكم - ای گروه ائمه - وعملوا الصالحات ليستخلفنهم في الارض كما استخلف الذين من قبلهم وليمكنن لهم دينهم الذي ارتضى لهم وليبدلنهم من بعد خوفهم امنا يعبدونني لا يشركون بى شيئا» (سوره نور، آیه ۵۴: خداوند وعده فرموده به کسانی از شما که به خدا و امام عصر علیهم السلام ایمان آورده و نیکوکار باشند، در زمان ظهور خلافت دهد و به جای امت‌های گذشته حکومت و اقتدار بخشد همانطور که امت‌های نیکوکار جانشین پیشینیان خود شدند و دین پسندیده شما را که اسلام واقعی است بر تمام دنیا مسلط گرداند و به مومنین که از دشمنان در اندیشه و خوف هستند. ایمنی کامل عطا فرماید و مرا بدون هیچ شائبه شرک و ریا به یگانگی پرستش نمایند.) این وعده‌ها برای زمانی است که ائمه را به سوی دنیا برگرداند.

مانند: «ونريد ان نمن على الذين استضعفوا في الارض ونجعلهم ائمة ونجعلهم الوارثين ونمكن لهم في الارض» (سوره قصص، آیه ۴: و ما اراده نمودیم که به آن طوایف ضعیفی که در زمین هستند منت گذارده و آن‌ها را وارث ملک کفار نموده و پیشوایان خلق قرار دهیم.) که تمام این آیات درباره رجعت است.

عمر بن شمر روایت می‌کند که در حضور حضرت امام محمد باقر علیه السلام از جابر بن عبد الله انصاری سخن به میان آمد، حضرت فرمودند: خداوند جابر را رحمت کند که در علم و دانش به مقام بلندی رسید و تأویل این آیه «ان الذي فرض عليك القرآن لرادك إلى معاد» (سوره قصص، آیه ۸۵ : ای رسول ما بدان به طور یقین خدایی که احکام قرآن را بر تو فرض و واجب نموده تو را به جایگاهت بر می‌گرداند.) را می‌دانست و مانند این آیات زیاد است و ما هر یک را در جای خود بیان خواهیم کرد.

تفسیر قمی، تألیف علی بن ابراهیم قمی، با ترجمه فارسی جابر رضوانی، جلد ۱، صفحه ۹۳-۹۵، چاپ انتشارات بنی الزهرا علیهم السلام

موافقین ۰ مخالفین ۰

اگر شتر وارد سوراخ سوزن شد، طلحه و زبیر و اصحاب جمل هم وارد بهشت می‌شوند!



اگر شتر وارد سوراخ سوزن شد، طلحه و زبیر و اصحاب جمل هم وارد بهشت می‌شوند!

خدای عالم در آیه ۴۰ سوره اعراف می‌فرماید:

إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِين

همانا کسانی که آیات ما را دروغ پنداشتند و خود را برتر از ایشان شمردند درهای آسمان برایشان گشوده نمی‌شود و داخل در بهشت نمی‌گردند تا وقتی که شتر وارد سوراخ سوزن گردد و این چنین تبهکاران را سزا می‌دهیم!

در تفسیر قمی و عیاشی رحمهما الله از امام صادق و امام باقر روحی فداهما نقل شده است که این آیه درباره‌ی برپاکنندگان معرکه‌ی جمل یعنی طلحه و زبیر نازل شده و منظور از جمل همان لشکر شتر عایشه است!

مرحوم شرف الدین نجفی رحمه الله می‌فرمایند: اهل جمل کسانی‌اند که آیات خدا را دروغ شمردند و بزرگ‌ترین آیت خدا وجود مقدس امیر المومنین روحی فداه است که بر وی سرکشی کرده و او را تکذیب نمودند! و به خاطر ارواح ناپاک و رفتارهای زشتشان درهای آسمان به رویشان گشوده نمی‌شود.

تفسیر کنز الدقائق، تالیف میرزا محمد قمی مشهدی، جلد ۵، صفحه ۶۴، چاپ موسسه فرهنگی هنری شمس الضحی

موافقین ۰ مخالفین ۰

اولین کسی که خداوند در قرآن به کنایه نام برده و مورد طعن قرار داده



اولین کسی که خداوند در قرآن به کنایه نام برده و مورد طعن قرار داده

محمد بن العباس الماهیار البزاز معروف به ابن الجحام رضوان الله علیه از علمای بزرگ امامیه روایت کرده است:

(۱۳۷) عن محمد بن إسماعيل (رحمه الله)، بإسناده عن جعفر بن محمّد الطيّار، عن أبي الخطّاب، عن أبي عبد الله (عليه السلام) أنّه قال: «والله ما كنّى الله في كتابه حتى قال: (يَاوَيلَتَى لَيتَنِي لَم أَتَّخِذ فُلاناً خَلِيلاً) وإنَّما هي في مصحف عليّ (عليه السلام): يا ويلتى ليتني لم أتخذ الثاني خليلاً وسيظهر يوماً».

حضرت امام صادق علیه السلام فرمودند: به خدا قسم خداوند در کتابش کسی را به کنایه نام نبرده و یاد نکرده بود تا آنکه فرمود: «يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِيلًا» (وای بر من، ای کاش فلانی را دوست خود نگرفته بودم؛ سوره فرقان، آیه ۲۸) و در مصحف (قرآن) حضرت امیر المومنین علیه السلام این آیه این‌چنین آمده است: «يَا وَيْلَتَى لَيْتَنِي لَمْ أَتَّخِذْ الثَّانِيَ خَلِيلًا وَ سَيَظْهَرُ يَوْماً». (وای بر من، کاش دومی (عمر بن خطاب) را دوست و رفیق خود نمی‌گرفتم و به زودی روزی این واقعه آشکار خواهد شد.)

تاویل ما نزل من القرآن الکریم فی النبی و آله صلی الله علیهم، تالیف محمد بن العباس الماهیار البزاز معروف به ابن الجحام، صفحه ۱۹۳، حدیث ۱۳۷، چاپ انتشارات الهادی



کنز جامع الفوائد و دافع المعاند، تالیف علم بن سیف بن منصور نجفی حلی، جلد ۱، صفحه ۳۵۰، حدیث ۳۶۷، چاپ انتشارات العتبة الحسینیة المقدسة



تاویل الآیات الظاهرة، تالیف سید شرف الدین استرآبادی، صفحه ۳۷۱، چاپ موسسه النشر الاسلامی



بحار الانوار، تالیف علامه مجلسی، جلد ۳۰، صفحه ۲۴۵، حدیث ۱۱۱، چاپ دار الرضا



احمد بن محمد السیاری رضوان الله علیه نیز همین روایت را نقل کرده، با این تفاوت که در روایت وی جای واژه «الثانی» واژه «زفر» به کنایه از عمر بن خطاب به کار رفته، که البته تفاوتی در اصل معنا و مفهوم حدیث ایجاد نمی‌کند.

القراءات، تالیف احمد بن محمد السیاری، به تصحیح ایتان کولبرگ و امیرمعزی، صفحه ۹۸، حدیث ۳۸۲، چاپ انتشارات دار بریل



موافقین ۰ مخالفین ۰